تولد مامانــــــــــی و آبله مرغان گرفتن آتــــــــــرین
سلام خانومم
سال نو نزدیکه و ما هم همه کارهامونو انجام دادیم و اماده شدیم برای سال جدید که انشاالله سال خوبی رو هم در پیش داشته باشیم
تولد مامانی 2/1/66 میباشد خاله جون تصمیم گرفت تولد مامان و چند روز زودتر بگیریم تا در ایام تعطیل همه به مسافرتاشون برسن
در نتیجه دیشب تولد داشتیم اترین جونم خیلی خوشحال بود و همش میرقصید فشفشه روشن میکرد
خاله جون و بابایی و باباجونم حسابی تولدمونو شاد کردن بابایی زحمت کیک خوشگل وخوشمزه رو
کشیدو یه دسبند وباباجون به مامان ماشین کادو داد خاله جون هم کیف و کلی منو شرمنده کردن
دست همه درد نکنه
امــــــــــا قبل
از اومدن مهمونا دختر خوشکلم تنش شروع به خارش کرد و ریختن دونه ها به بیرون
اولش احساس کردم شاید حسایت باشه ولی امروز صبح رفتیم دکتر و متوجه آبله مرغان شدیم الهی قربونت برم دخترم که موقع مریضی انقدر بیحال میشی .
جناب اقای دکتر دید و بازدید در ایام عید را ممنوع کرد البته ما هم امسال تصمیم داریم بریم نوشهر توی خونه جدیدمون
دکتر یک سری دارو نوشت (پماد . صابون . شربت . قرص )که زودتر خوب بشی . دخترم مامانی تا به حال
ابله مرغان نگرفته امید وارم الان هم نگیرم
امروز مامانی کلی کار داره و باید ساک سفر ببندم قربونت برم
عکسا هم میمونه برای بعد از عید که انشاالله برات بزارم
ســــــــــــــــــال نو همه دوستای خوبم مبارک
ادامه مطلب
عکس ابله مرغون
آترین در حاله درست کردن سبزه عید