آترین جونه مامانیآترین جونه مامانی، تا این لحظه: 15 سال و 28 روز سن داره

آترین دختر زیبا و پر انرژی مامان و بابا

سفر عید

1393/1/14 17:54
نویسنده : مامانی
744 بازدید
اشتراک گذاری

سلـــــــــــــــــام

یک هفته در نوشهر ساکن شدیم و بعد تصمیم گرفتیم بریم رشت

رشت شهره بسیار زیبا و خوش اب و هوایی بود و خیلی بهمون خوش گذشت مخصوصا بازاره سنتی رشت که من خیلی دوسش دارم و اترین خانوم توی بازاره رشت فقط دنبال مرغ و اردک ها بود

و بعد از رشت دوستای مهربونمون ما رو به تالش دعوت کردن که دیگه هر چی بگم کم گفتم

ما رو به روستا بردن و آترین فقط در فضای باز بود و اصلا راضی نمیشد بیاد داخل خونه که اونم حق داشت با دیدن حیوانات اهلی ذوق زده شده بود

توی این چند روز مامانی یه خرده بیحال بود و برگشتیم رشت که صبح متوجه شدیم بلــــــــــــــــه

مامانی هم آبله مرغون گرفته

به جای ادامه سفر تصمیم گرفتیم برگردیم تهران چون حال مامانی اصلا خوب نبود و برعکس دختری که بیماریش خفیف بود برای مامان سنگین بود

و در حاله حاضر سومین روزه آبله مرغونو سپری میکنم که خداروشکر خیلی بهترم و به خاطر من شما هم نتونستید سیزده بدر برید بیرون البته خاله جون هم برای نگهداری ما اومد و جایی نرفت و دستش درد نکنه

ادامه مطلب

 

 

پسندها (2)

نظرات (4)

مامانی درسا
16 فروردین 93 2:42
عزیزم تولدت مبارک گلم انشاالله همیشه سلامت باشی و شاد خیلی ممنون عزیزم
ایلیا
16 فروردین 93 9:09
تولدت مباررررررک. کوچولوی خوشگل. ایشالله جشن تولد صدسالگیت.حتما بیا وبلاگ من.
مامانی
پاسخ
ممنون خاله جون
رزیتا مادر آرمیتا
19 فروردین 93 21:42
آخی چقدر سخت . عزیزم الان چطوری ؟ خوبی الحمداله . مواظب خودت باش . ایشالا هرچی زودتر خوب خوب شی ....
مامانی
پاسخ
ممنون عزیزم خدا روشکر خوبیم