آترین جونه مامانیآترین جونه مامانی، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

آترین دختر زیبا و پر انرژی مامان و بابا

خونه مامان جون

1392/5/11 19:23
نویسنده : مامانی
624 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز رفتیم خونه مامان جون و شب هم اونجا موندیم

از همون صبح که رفتیم حسابی بد اخلاقی و بهونه گیری میکردی هر چی هم باهات حرف میزدم بازم کاره خودت رو میکردی تنها چیزی که باعث میشد یه خورده اروم بشی این بود که بهت میگفتم زنگ میزنم بابا بیاد دنبالمون 

شب با خاله جون رفتیم میرداماد استخر کلی بازی کردی و بهت خوش گذشت یه جورایی هم واسه اولین بار چیپس خوردی ساعت 11 رفتیم خونه عمو حمید غذا ماکارونی پخته بود که خیلی خوشمزه بود شما غذاتو خردیو از سر میز بلند شدی ما هم حواسمون به حرف زدن بود که متوجه شدیم شما رژ لبه 24 ساعته مامان جونو برداشتی و به غیر از لیات کله صورتتو قرمز کردی بعدشم عصبانیت منو که دیدی رفتی صورتتو بشوری که دیدی شسته نمیشه کلی مایه دستشویی ورداشتی زدی به صورتت که دیدم جیغت در اومد و خاله جون سریع بردت حموم و شستت و اومدی پیشه من و معذرت خواهی کردی و گفتی دیگه ترار نمیشه (امیدوارم عزیزم که دست از لوازم ارایش برداری)

 بعدشم از خستگی خوابیدی

نفسه مامان خیلـــــــــــی دوست دارم

 

اترین در حاله بازی با باباجون که داره کاراشو انجام میده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

رزیتا
14 مرداد 92 6:20
صفیه جون سلام عزیزم این بهونه گیریها واسه همه است . آرمیتا هم بعضی وقتها اینطوری میشه .
ایشالا همیشه خوش باشید .
دوستون دارم .


بــــــــــــــــوس خاله رزیتا جون
مریم
16 مرداد 92 0:12
چه دخمل خانم نازی

چه لباس هایه نازی پوشید[قلب




لطف دارید مریم جـــــون